طبق ماده 40 قانون مدنی:حق انتفاع حقی است که به موجب آن شخص می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند.
حق انتفاع یکی از شاخه ها و مراتب مالکیت است. این حق بر اساس قرارداد از سوی مالک ملک به اشخاص دیگر قابل واگذاری است.
به عنوان مثال:مالک می تواند حق سکونت در ملک خود را برای مدت معین به دیگری واگذار کند که در اصطلاح به این حق، حق سکنی گفته می شود.
عمری یکی دیگر از اقسام حق انتفاع است که بر اساس آن مالک به شخصی اجازه می دهد تا زمانی که زنده است در ملک او ساکن شود و در صورت فوت آن شخص حق عمری از بین می رود.
اصل بر این است که مالک نسبت به ملک خود اختیار و تسلط کامل دارد. وجود حق انتفاع برای دیگری باعث محدود شدن تسلط مالک بر ملک خود می شود. به همین خاطر وجود حق انتفاع برای شخص نیاز به اثبات دارد. براین اساس کسی که مدعی داشتن حق انتفاع در ملک دیگری است و قرارداد مکتوبی در دست ندارد می تواند برای اثبات حق خود طرح دعوا کند.
حکم به اثبات حق انتفاع جنبه اعلامی دارد و تعلق حق مذکوررا برای خواهان مستحکم می کند هم چنین صاحب حق که آن را در دادگاه ثابت کرده است، می تواند به استناد این حکم دعوای رفع مزاحمت و ممانعت از حق را مطرح کند.
حق انتفاع نسبت به مالی برقرار می شود که استفاده از آن با بقای عین ممکن باشد. حق انتفاع به وسیله عقد و قرارداد برقرار می شود بنابراین در دادخواست حق انتفاع خواهان باید بتواند ثابت کند که بین او و مالک ملک در خصوص واگذاری حق انتفاع از ملک، معامله ای صورت گرفته است.
در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد در اصطلاح حبس مطلق است و مالک می تواند هر وقت بخواهد از اعطای حق انتفاع رجوع کند و از انتفاع صاحب حق جلوگیری کند.
در صورت انقضای مهلت حق انتفاع و یا ازبین رفتن مالی که حق انتفاع آن به دیگری واگذار شده است، حق انتفاع از بین می رود و طرح دادخواست اثبات حق موضوعیت ندارد.